خيلي مهم است كه به طريقي فرزندانمان را تربيت كنيم كه با دادن انگيزه دروني، بالا بردن اعتماد به نفسشان، و ايجاد حس دوست داشته شدن در آنها، مسئوليت پذيري را به آنها آموزش دهيم. اگر فرزندانمان به اين طريق تربيت شوند، به هيچ وجه براي ايجاد حس قدرت و تعلق در خودشان، به گروههاي فاسد، موادمخدر و سكس روي نميآورند.
10 راهكار زر به والدين كمك ميكند از روشهايي استفاده كنند كه حس سلامت و امنيت فرزندانشان را تضمين ميكند.
1. زماني را خالص و كامل به فرزندتان اختصاص دهيد.
اعتماد به نفس فرزند شما شديداً تحت تاثير كيفيت زماني است كه با او ميگذرانيد نه مقدار آن زمان. با زندگيهاي پرمشغله امروز نميتوانيم 100% تمركز و توجهمان را به فرزندمان اختصاص دهيم. خيلي وقتها وقتي فرزندمان سعي ميكند با ما ارتباط برقرار كند، وانمود ميكنيم كه به حرفهايشان گوش ميكنيم. اگر نتوانيم در طول روز زماني را خالص و كامل با فرزندمان بگذرانيم، مطمئناً شروع به بدرفتاري ميكند. توجه منفي در ذهن بچهها خيلي بهتر از بيتوجهي است.
همچنين خيلي مهم است كه احساسات فرزندانتان درست يا غلط نيستند. مثلاً وقتي دخترتان به شما ميگويد كه، "مامان تو با من وقت نميگذراني" درحاليكه تازه با او بازي كرده ايد، بدانيد كه او فقط احساسش را با شما درميان گذاشته است. پس بهتر است كه در اين اوقات براي احساسات فرزندتان ارزش قائل شويد و به او پاسخ مثبت دهيد.
2. حرف نزنيد، عمل كنيد.
آمار نشان ميدهد كه در روز بيشتر از 2000 خواسته از فرزندانمان داريم. پس عجيب نيست كه بيشتر بچه هايمان ديگر صداي پدر و مادرشان را نميشوند. به جاي غر زدن و فرياد كشيدن سر بچهها، از خودتان بپرسيد، "چه كار بايد بكنم؟" مثلاً، اگر سر پسرتان غر زده ايد كه چرا وقتي جورابهاي كثيفش را درمي آورد آنها را توي هم گلوله نميكند تا بفهميد كدامها كثيف هستند، از اين به بعد فقط جورابهايي كه در هم گلوله شدهاند را بشوييد. دو صدگفته چون نيم كردار نيست!
3. با روشهاي درست اجازه بدهيد فرزندتان احساس قدرت كند.
اگر شما اينكار را نكنيد خودشان راههاي نادرستي براي احساس قدرت كردن پيدا ميكنند. راههايي كه ميتوانيد از طريق آن باعث شويد احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن كنند اين است كه به آنها اجازه انتخاب بدهيد، اجازه بدهيد در حساب كتاب هايتان كمكتان كنند، در پختن غذا كمكتان كنند يا در خريد كردن. يك بچه دوساله ميتواند ظرفهاي پلاستيكي يا سبزيجات را بشويد. بيشتر وقتها ما كارهاي بچهها را انجام ميدهيم درحاليكه خودشان خيلي خوب از پس آن برمي آيند.
4. از عواقب طبيعي استفاده كنيد.
از خودتان بپرسيد اگر در اين اتفاق دخالت نميكرديد چه ميشد؟ وقتي بيخود در كاري دخالت ميكنيم، شانس درس گرفتن از عواقب كارشان را از بچهها ميگيريم. وقتي اجازه بدهيم كه عواقب كارشان به طور طبيعي اتفاق بيفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدنها و سرزنشها خراب نميشود. بايد اجازه بدهيم بچهها خودشان راه حلي براي مشكلشان پيدا كنند.
5. از عواقب منطقي استفاده كنيد.
خيلي وقتها اتفاقي كه ممكن است در پس يك رفتار به وجود آيد به آينده دور مربوط ميشود. در اينگونه موارد، نتايج و عواقب منطقي يك عمل بسيار موثر هستند. براي تاثيرگذاري، آن نتيجه بايد كاملاً به آن رفتار مربوط باشد. مثلاً اگر فرزندتان فراموش ميكند ويدئويي كه كرايه كرده بود را برگرداند و شما او را يك هفته تنبيه ميكنيد، اين فقط در او ايجاد خشم ميكند. اما اگر خودتان ويدئو را برايش برگردانيد و كرايه آنرا از پول تو جيبياش كم كنيد آنوقت با نتيجه منطقي كارش مواجه ميشود.
6. از دعوا و مشاجره دوري كنيد.
اگر فرزندتان روي اعصابتان راه ميرود يا بيادبانه با شما حرف ميزند به هيچ وجه عصباني نشويد و از كوره در نرويد. فقط كافي است كه اتاق را ترك كنيد يا تهديدش كنيد كه اگر يكبار ديگر كارش را تكرار كند، اتاق را ترك ميكنيد.
7. فعل را از فاعل جدا كنيد.
هيچوقت به فرزندتان نگوييد كه بد است. اينكار اعتماد به نفس او را خدشهدار ميكند. به فرزندتان كمك كنيد تشخيص دهد كه اينطور نيست كه دوستش نداشته باشيد بلكه رفتار اوست كه نميتوانيد تحمل كنيد. براي اينكه فرزندتان اعتماد به نفس سالمي داشته باشد، بايد بداند كه تحت هر شرايط او را دوست داريد. با گرفتن محبتتان از بچه نميتوانيد به او انگيزه دهيد.
8. هم مهربان باشيد هم قاطع.
تصور كنيد كه به بچه 5 ساله تان گفته ايد كه اگر سر وقت حاضر نشود همانطوري او را بغل كرده و سوار ماشين ميكنيد. به او گفته ايد كه هم ميتواند در ماشين و هم در مهد كودك لباس بپوشد. دقت كنيد كه موقع بغل كردنش، با محبت اينكار را بكنيد اما درست سر وقت بدون هيچ بحث اضافه اينكار را بكنيد.
9. تربيت كردن با هدفي در سر
اكثر ما با رويكرد در دست گرفتن كنترل اوضاع فرزندانمان را تربيت ميكنيم. ما دنبال راه حل مناسب هستيم و اين معمولاً موجب تو سرخور شدن بچهها ميشود. اما اگر بعنوان والدين طوري با فرزندمان برخورد كنيد كه احساس كند يك فرد بزرگسال است، بسيار منطقيتر و باملاحظهتر رفتار كرده ايم. مثلاً اگر فرزندمان را تنبيه بدني كنيم، او خشونت را از ما ياد ميگيرد و وقتي بزرگ شود براي رسيدن به خواستههايش از زور و خشونت استفاده كند.
10. ثابت قدم باشيد و تا آخر راه را دنبال كنيد.
اگر با فرزندتان توافق كرده ايد كه وقتي وارد مغازه شديد نميتواند شكلات بخرد، به هيچ عنوان با گريه كردن و التماسهايش زير بار نرويد.. با اين روش فرزندتان ياد ميگيرد كه به حرف شما احترام بگذارد.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت